امروز رفتم اون آزمایشگاهی که قبلا توش کار میکردم ، دوستم اونجا بود دمش گرم خیلی کار آزمایشگاه رو جلو برده بود . خودم به آزمایشگاه معرفیش کرده بودم پیش اساتید کلی تعریفشو کرده بودم ...
خیلی معذرت میخوام اما امروز وقتی دستشویی بهم خیلی فشار آورد تا برسم به خونه فهمیدم لذت بخش تر از اون دستشویی کردن با مثانه پره !!
وقتی امروز بعد مدت ها دیدمش لپشو کشیدم (این کار رو دوست دارم ولی لپ فقط لپ بابام) گفت آی ، گفتم از روی دل تنگی بود...یه نگاه تحقر آمیز کرد گفت من که میدونم واسه چیز دیگه س ...
بعضی از آدم ها فکر میکنن همه مثل اونا هستن به همه حسودی میکنن ، هیچ وقت دلم نمیخواد به کسی بگم همه جوره ازت جلو ترم چون این طرز حرف زدن کاملا اشتباهه ولی اخه من چرا باید بهت حسودی کنم وقتی خودم هر کاری دستم اومد واسه پیشرفتت کردم بی انصافی هم حدی داره اخه .البته بی انصافی نکنیم من کلا از حسادت کردن به دیگران خوشم میاد باعث پیشرفت میشه!
من وقتی راهنمایی بودم واسه آزمون سمپاد میخوندیم من به جز کلاس های مدرسه جایی بیرون کلاس نرفتم ولی کلا وقتی راهنمایی بودم کتاب های خواهرمو که دبیرستان بود میخوندم ،کلی چیز بلد بودم همشو به بقیه انتقال میدادم چون به این اعتقاد دارم که خدا خیلی این کارو دوست داره وقتی زکات علم کنید نه تنها خدا علمتونو بالا میبره ، بلکه پاداشش رو هم میده ، این توی آزمون سمپاد ، توی کنکور ، توی دانشگاه ،... بهم اثبات شده ،تست کنید حتما...
استاد عزیزی میگفت دو تا از لذت بخش ترین چیز ، چیزی رو یاد دادن یا چیزی رو یاد گرفتنه
خدایا بابت سلامتی ای که به ما دادی صد هزار مرتبه شکرت
۲۳ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۹
۲ نظر