الآن عکس یه دستی رو دیدم که لاک فیروزه ای زده بود ، دلم خواست دختر باشم. برای منی که خیلی احساسیم پسر بودن سخته خیلی هم سخته. مثلا خیلی وقتا دلم میخواد یکی موهامو ناز کنه، بغلم کنه،اما حیف که تقدیر ما این بوده :)
دارم تصور میکنم اگه دختر بودم عاشق کی میشدم و با کی ازدواج میکردم ! گزینه های زیادی رو در نظر دارم تک تک بررسیشون میکنیم :)
خودم : راستش خودم که از خودم خیلی خوشم میاد ولی اگه از دختری خوشم نیاد اصلا نمیتونم تحملش کنم ! خیلی بستگی به احساسم داره !
عین جیم:فردی متدین هست البته کمی مرموز ، درکل عاشقش نمیتونم بشم ولی ازدواج باهاش میتونه خوشبختم کنه :)
میم نون: وای حرف میزنه فقط میخندی یعنی شاد ترین آدم رو زمین میشی ولی برای منی که به گذشته ی افراد اهمیت میدم و بدم میاد از سیستم روشن فکری ،فکر نکنم تفاهم داشته باشیم .
میم ب: خیلی عمیق هست اما جدیدا افسرده شده قبلا ها باهم کلی حرف میزدیم و برای شاد بودن هر کاری میکردیم.اما الآن نمیتونم ریسک کنم.
الف دال:خیلی مغروره ، خیلی تواناست، منظمه اما من زندگی اصولی و با برنامه رو اصلا دوست ندارم.
سین ه:از همه نظر خوبه ولی یه عیب داره که به هیچ وجه قابل تحمل نیست اونم خسیس بودنه مطمئنم کار به قتل میکشه.
...
...
...
الآن میبینم که اگه دختر بودم هم از کسی خوشم نمیومد و واقعا فرقی نمیکنه پسر باشم چه دختر در کل من آرامش ازدواج سنتی رو به هر هیجانی ترجیح میدم!