گویا همیشه حق با شماست.
شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ب.ظ
شاید امروز دلتنگی من زیاد شده ، همیشه ترس اینو دارم بعد از رد کردن بحران های زندگیم دوباره نتونم شرایط رو مثل قبل کنم .
من بار ها توی دلم بار ها التماس یکی رو کردم اما فایده نداشت من التماستو کردم گفتم شرایطم خوب نیست تنهام نذار ، ببخش ، اشتباه کردم...همه که مثل تو نیستن بدون اشتباه ، اما باز هم مثل قبل نشد دلم میخواد حس 16 سالگیمونو رو داشته باشیم اونجا که عاشقونه باهم بودیم ....
با هم کنار خیابون به ماشین ها نگاه میکردیم تا سرویسم بیاد ، داخل سرویس کم بودی اما هر لحظه حست میکردم درست بر عکس الآن !
قبول دارم همه ی آدم ها یه روزی از هم فاصله میگیرن ولی مگه تو آدم بودی لعنتی, هیچ وقت مثل آدما نبودی باز هم میگم لطفا ازینی که هستی دور تر نشو ، تنهام نذار ، ...
پس نوشت: تو این شهر لعنتی ، خدا کمه
۹۵/۰۶/۰۶