چند وقت پیش از یه شرکت خصوصی پروژه گرفته بودیم ، انقدر کارفرماش سخت گیر بود که هر شب تا ساعت 10 نمیذاشت کسی از شرکت بیرون بره ، منم نتونستم تحمل کنم از خیرش گذشتم ، والا ، به نظرم هدف از تلاش ،ساختن زندگی راحت تره نه این که تلاش کردن ها اونقدر زیاد بشه طعم زندگیو فراموش کنیم.
آخرین شبی که اونجا بودم مارو تا ساعت یازده نگه داشتن و اون وقت شب کرکره های در ورودی مترو پایین کشیده میشه گفتن میرسونیمت گفتم خیلی ممنون احتیاج به هوای آزاد دارم پیاده میرم...یکم پیاده روی کردم خسته شدم خواستم تاکسی بگیرم وایسادم کنار خیابون یه ماشین اومد راننده همه جاش خالکوبی بود هی اصرار میکرد بیا سوار شو :| ترسیدم فرار کردم :) دوباره رفتم کنار خیابون ایندفعه راننده یه زن بود و یه زن دیگه جلو نشسته بود گفتم خب این خطرش کمتره با کلی صلوات سوار شدم...
تو راه این دوتا زن شروع کردن به حرف زدن و تعریف کردن داستان زندگیشون منم روحیه خاله زنکیم عالیه با شوق و اشتیاق به حرفاشون گوش میدادم ، خلاصه حرفاشون این بود هر دوتا شوهراشون مرده بود و خانواده هاشون هیچ حمایتی ازشون نمیکردن با اینکه موقعیت ازدواج داشتن اما به خاطر بچه هاشون ازدواج نکردن از نظر من کارشون واقعا ارزش منده و اونا واقعا مرد هستن چون اونا طبیعتا بیشتر از ما احساس تنهایی میکنن اما به خاطر ارزش هاشون دست به هرکاری نمیزنن از خود گذشتگی میکنن، کاش یاد بگیریم مثل اونا مرد باشیم ،مرد باشیم مثل مسئول قبلی آموزش دانشکده ما که بعد از مرگ زنش به خاطر دوتا دخترش، ازدواج نکرد...
تنهایی من، در برابر تنهایی اونا چیزی به حساب نمیادو مسخره س که واژه ی تنهایی رو برای خودم به کار ببرم وقتی میشه برای بودن بعضی ها کنارم هر چند در فاصله ای دور ، خدا رو شکر کرد...
امروز که بیشتر از قبل دلم گرفته بود شروع کردم به ساختن آهنگ به یاد همین بعضی ها ...
این روزا از همه باید ترسید چه زن چه مرد .بسکه آدم میشنوه..
یه زمانی میخوندم آرزوی بعضی چیزا از داشتنشون شیرینتره.اون موقع میگفتم حرف بیخودیه ولی الان میبینم انگار همینجوریه به هر حال امیدوارم تنهایی شما هم به بهترین شکل به پایان برسه خیلی زود :) آهنگشم خیلی قشنگ بود
پاسخ:
آره ، تنهایی من حل شدنیه باهاش کنار میام :)))
نه خب!تنهایی هرکسی برای خودش معنی دیگه ای داره مثلا گشنگی من در برابر آفریقاییا هم هیچه ولی من گشنمه!تنهایی شما یا گرسنگی (گشنگی :دی)من هم برای خودم ارزش خاصی داره تنهایی شما شاید به مراتب ازونا سختتر باشه کسی چه میدونه!
پاسخ:
خب مسلما سخت تر نیست ، حداقلش من یه حامی دارم فشار روم زیاد نیست از طرفی هم امید دارم در آینده نزدیک ایشالا ازدواج میکنم :)))
شما مرد هستید ؟!جالبه ... چون هرکه این پست را بخواند سریع فکر میکند که زنید و وقتی به کامنت ها نگاه میکند میفهمد که توسری خورده و در واقع شما مردید ...
این چه کاریه که تا ۱۱ شب طول میکشه ... استیو جابزه مگه
پاسخ:
بله مرد هستم :) سعی میکنم جهانم دو قطبی نباشه ، گاهی بعضی ها به خلقت خدا هم اعتراض میکنن میگن چرا زن ها ایجورین مردها اونجوری :|
کار های نیمه وقت و پروژه ها اکثرن واسمون اینجوریه اخه تا غروب شرکت خودمونیم بعدش میریم سراغ شرکت و پروژه های دیگه :)
آره خب سختتر که مسلما نیست!ولی ارزش تنهایی یا گرسنگی من نمیره زیر سوال که !کلا یه سری چیزا باوجود آسون بودنشون در نظر دیگران برای خود شخص سخته!نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه؟!
رشته خیال مزدوج،منو عروسیت دعوت کن حتما میام!حتما حتما اگه اونسر دنیاام باشه میام زرشک پلو با مرغ عروسی تو رو میخورم!مدیونی دعوتم نکنی اصن!پرروام نیستم!
پاسخ:
آهان درسته ، ما رسم داریم کسی میاد عروسی باید کادو بیاره اگه بازم میل داری چشم قدمت روی سرم :))))
جالب بود ک از عاقاهه ترسیدید....من اگه بودم میپریدم تو;-)...خیلی جالبه صحبت با این شخصیت ها....عشقققق... دوم این ک....من ک اگه بودم شوهر میکردم....با دوتا بچه...چ اشکالی داره....حداقل ادم بی پناه نیست....
پاسخ:
خب جهانتون با من خیلی متفاوته ، سعی میکنم از کسی که احتمال داره بهم آسیب بزنه فاصله بگیرم...
دیدگاه و عقیده ی درست و غلط داریم. ازدواج کردن دست به هر کاری زدن نیست که به گردن زنهایی که به دلائل نامعقول و پوچ مثل وفاداری و خجالت از قضاوت شدن و غیره تن به ازدواج نمیدن مدال طلا بندازیم!
فرض کن که مادر من یا تو داره ازدواج مجدد میکنه. دست به "هر کاری" زده؟!
این فکرت رو میذارم به پای اینکه تجربهاش رو نداری. درست؟ ;)
ضمناً هر هدفی قابل احترام نیست.
پاسخ:
اتفاقا من به سیستم تک همسری اعتقاد دارم یعنی ازدواج و عشق فقط و فقط یه بار ! دیدگاه من از نظر شما اشتباهه بحثش جداست...
از نظر من ازدواج مجدد "هر کاری " هست اونجا که گفتم ولی به احترامتون من معذرت میخوام اصلاحش میکنم :)
برای یه مادر و پدر خوشبختی فرزندانشون بزرگ ترین هدفه و از نظر منم تربیت کردن یه انسان قابل احترام ترین هدفه ممکنه....حیف که نمیتونم بگم اینو "میذارم به پای اینکه تجربه اش رو نداری. درست؟ ;) "
اما ببین این حرفهای من فقط برای اینه که نگارشت رو درست کنی. وگرنه میدونم که اگه بچه های آدم راضی نباشن (که فرض میگیریم اون بچه هایی که ذکرشون رفت مثلا راضی نیستن) قطعا ازدواج مجدد کار اشتباهیه. خصوصا بچه هات باهات زندگی کنن. نمیشه همه جای خونه پارتیشن زد که هم رو نبینن! حالا اگه زن تنها بود و بچه ها زندگی خودشون رو داشتن دیگه لازم به رضایت بچه ها نیست
پاسخ:
نگارش من درست بود گفتم به خاطر ارزش هاشون دست به هر کاری نمیزنن وقتی کاری زد ارزش یه فرد باشه هرکاری حساب میشه...اما به احترام نظرتون اصلاحش کردم...
تنهایی شما در مقابل اونها هیچه